کد مطلب:283095 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:281

پس از چهل شب
در میان اعداد، تعدادی از آنها به عنوان عدد مقدّس شناخته شده اند كه یكی از آنها عدد چهل می باشد و تقدیس آن از بعضی از روایات دانسته می شود به عنوان نمونه حدیثی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است كه فرمودند:

«مَنْ حَفِظَ مِنْ أحادیثِنا أرْبَعینَ حَدیثاً بَعَثَةُ اللهُ یَوْمَ القِیامَةِ عالِماً فَقیهاً»

یعنی هر كس چهل حدیث از احادیث ما را حفظ كند (و به آن عمل كند) روز قیامت عالِم و فقیه محشور می شود.

و همچنین از بعضی از داستانهای تاریخی استفاده می شود كه عدد چهل تقدس خاصی دارد مثلا پیامبر گرامی اسلام قبل از اینكه به پیامبری مبعوث شوند چهل شب را در غار حراء به عبادت سپری كردند و یا اینكه ایشان مأمور گردیدند قبل از انعقاد نطفه ی حضرت صدیقه طاهره(علیها السلام)، چهل شبانه روز از حضرت خدیجه دوری گزینند كه روزها را روزه داشته و شبها را به عبادت خدا مشغول بودند و روز چهلم با میوه بهشتی افطار نموده به نزد حضرت خدیجه كبری(علیها السلام) رفتند.

در نهایت معلوم گردید كه عدد چهل تقدس خاصی دارد لذا مشهور است اگر كسی مضطر و گرفتار باشد چهل شب چهارشنبه در مسجد مقدس جمكران بماند و به عبادت سپری كند به خدمت حضرت ولی عصر(علیه السلام) مشرّف شده و انشاء الله حضرت حاجت او را برآورده خواهند فرمود.

در این میان به داستان شخصی گرفتار كه به آستان مبارك حضرت بقیة الله الاعظم متوسل شده است اشاره می كنیم: او اینچنین می گوید:

اهل نوشهر مازندران هستم كه در حال حاضر ساكن تهران و كارمند اداره ی آموزش و پرورش می باشم. سال 1374 فرزند 21 ساله ام از ناحیه پا احساس درد شدیدی نمود. دكترها می گفتند كه چیز خطرناكی نیست، بلكه نوعی احساس عضلانی می باشد.

خرداد همان سال، درد پا به همه اعضایش سرایت كرد و با سر درد شدیدی همراه شد كه در نهایت منجر به فلج شدن تمام بدنش گردید. سرانجام بعد از آزمایش ها و معاینه های متعدد و سی تی اسكن كه در بیمارستان امام حسین(علیه السلام)انجام شد، گفتند كه داخل بدن فرزندم ضایعاتی مشاهده شده است كه باید بستری شود.

مدتی در آنجا بستری بود ولی با توجه به شدت و سرعت بیماری و با مشورت پزشكان معالج، او را به بیمارستان شهدای تجریش و سپس به بیمارستان مدرّس منتقل كردیم.

بعد از آزمایش های تخصصی اعلام كردند كه او سرطان مغز استخوان دارد و بیش تر از شش ماه زنده نخواهد ماند.

نمی دانم چرا و چطور به دلم افتاد كه جگر گوشه ام را به مسجد جمكران بیاورم و آوردم و برای شفای او به آقا امام زمان(علیه السلام) متوسل شدم.

شانزده روز در مسجد بودیم. طی این مدت خواب دیدم كه باید فرزندم را به بیمارستان برگردانم حتی خودش هم خواب دیده بود كه امام زمان(علیه السلام) یك قرآن به او داده و فرموده بود: آن را بخوان و ختم كن.

او را به بیمارستان برگرداندم. دكتر موسوی فوق تخصص جراحی عمومی با آزمایشهای مجدّد تشخیص داد كه غدّه ای در قسمت لگن وجود دارد كه باید عمل شود، همان موقع نذر كردم كه چهل هفته شبهای چهارشنبه به مسجد مقدس جمكران بروم به امید اینكه فرزند جوانم بهبود یابد.

عمل جراحی انجام شد ولی با وجودی كه پزشكان می گفتند عارضه با عمل جراحی بر طرف شده است، اما فرزندم همچنان فلج باقی مانده بود بعد از چند روز، پزشك جرّاح اعلام كرد كه وضعیت غدّه به گونه ای است كه بر ایشان مثل یك معمّا شده است. غده به صورت توده فشره در آمده بود كه این مسأله از نظر آنها غیر قابل تصوّر بود.

فرزندم را به قصد توسل به امام هشتم علی بن موسی الرضا(علیه السلام) به مشهد مقدس بردم. ولی من در مدت یك ماه كه در جوار پاك آن حضرت بودیم، آمدن به مسجد مقدس جمكران را در شبهای چهارشنبه ترك نكردم و هر هفته از مشهد به قم می آمدم.

بعد از مدتی به تهران برگشتیم و طبق توصیه پزشكها، شیمی درمانی را شروع كردیم كه این كار هم نتیجه ای نداد. اما با عنایتی كه در خواب به فرزندم شده بود همچنان به معجزه ای از طرف حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه امیدوار بودیم و شبهای چهارشنبه به مسجد مقدس جمكران می آمدم كه با تمام شدن چهل هفته، نتیجه گرفتم و فرزندم شفا گرفت! در حالیكه پزشكان از ادامه حیات فرزندم مأیوس شده بودند ولی به لطف خدا و عنایت حضرت ولی عصر(علیه السلام) فرزندم بعد از گذشت چند سال در صحّت و سلامت زندگی می كند.

دكتر محسن توانانیا، پزشك دارالشفای حضرت مهدی(علیه السلام) در باره شفای (ط.م) اظهار می دارد:

بیمار مورد نظر در تاریخ 14/7/1375 در سن 21 سالگی به علت درد شدیدی در ناحیه لگن و پا به بیمارستانی در تهران مراجعه كرده است و بیمار سر درد پیش رونده ای هم داشت. طوری كه به سختی راه می رفت و مجبور به استفاده از عصا شده بود.

در بررسی های انجام شده از طریق سی تی اسكن توده هایی در داخل لگن مشخص شده بود كه با بررسی بیشتر ثابت شد كه دردهای شدید بیمار ناشی از انتشار بد خیمی از استخوان ها در سایر قسمتهای بدن بوده است.

بعد از انجام عمل جراحی نتیجه به تومور بدخیم و درگیری استخوان ها منتهی گردید كه معمولا در این موارد پیشرفت بیماری چنان سریع استكه حتی با بهترین اقدامات درمانی، طول عمر بیمار كوتاه خواهد بود در حالی كه در بررسی های به عمل آمده از بیمار مورد نظر كه دو سال بعد به وسیله سی تی اسكن انجام شد، هیچ اثری از بیماری در هیچ نقطه ای از بدن او مشاهده نشده است.

نظر كارشناسی خانم دكتر ادیبی در مصاحبه ای با امور فرهنگی مسجد مقدس جمكران:

واحد ارشاد: با توجه به تخصص حضرتعالی و بررسی هایی كه روی پرونده ی بیمار مذكور انجام داده اید لطفاً بفرمائید كه مداوای اینگونه بیماری به صورت طبیعی چند درصد امكان دارد؟

دكتر ادیبی: این بیماری وقتی به صورت گسترده و به اصطلاح ما «متاستان» شده باشد و درگیری های گوناگون در نواحی مختلف ایجاد كرده باشد، انتظار می رود كه حتّی با بهترین درمان ها طول عمر بیمار خیلی كوتاه باشد، ولی در مورد ایشان شفا تحقق یافته است.

واحد ارشاد: فرمودید كه درمان طبیعی این بیمار امری غیر عادی بود. آیا مورد خاصی در پرونده ایشان ملاحظه نمودید؟

دكتر ادیبی: همانطور كه خدمتتان عرض كردم، وقتی این پرونده را مطالعه می كردم، با توجه به اینكه در تشخیص بیماری هیچ تردیدی نبود و توسط پاتولوژیست بررسی شده بود، بنابراین فكر نمی كنم هیچ تردیدی در تشخیص این بیماری وجود داشته باشد. لذا با توجه به اینكه آزمایش ها نشان می دهد مراكزی از قسمت های مختلف بدن بیمار با هم درگیر بوده اند، یقیناً مسأله درمانش یك پدیده طبیعی نبوده است.